به گزارش سینماپرس، مجید جعفری در گفت وگو با ایرنا در پاسخ به این پرسش که چرا خیلی سال است در سینما و تلویزیون نبوده است، گفت: حرفه اصلی ام تئاتر بوده است. تا ۸ سال پیش کار می کردم و آخرین آن زکریای رازی بود که در تالار وحدت اجرا شد. اتفاقا کار خیلی خوبی هم شد و بعد از آن هم تلاش کردم که چند کاری که در دست اجرا داشتم را روی صحنه ببرم می خواستم پیش تولید آن ها را بروم و طراحی هایش را انجام داده بودم اما شرایط به گونه ای شد که نمی شد کار کرد.
وی افزود: کار گران شده است و برخلاف آنچه باید در تئاتر رخ دهد (کار نباید خیلی گران باشد) دائما باید به فکر اقتصاد آن بود. وقتی برای کاری که با فکر و اندیشه سروکار دارد باید در بادی امر مدام به فکر این باشید که چگونه می توان به بازگشت سرمایه رسید، چگونه می توان کار کرد؟
وی افزود: قبلا سرمایهام تماما عشق بود؛ عشق به هنر، زیبایی، محتوای عالی و این که تو نوعی نگاه داشتی که می خواستی با دیگران تقسیمش کنی. امروز همه اینها را داری و پخته هم شده ای و می دانی چه می خواهی و باید چه بگویی و چگونه بگویی اما باید فکر کنی که آیا کار به لحاظ مادی شدنی است یا خیر؟
بازیگر تئاتر قصهٔ ملکزاد به کارگردانی (احمد ناطقی ۱۳۶۶) تصریح کرد: چون کسی که سرمایه می گذارد خواهان این است که این سرمایه اش بازگردد؛ به همین دلیل ریسک این را نمی کنند که روی تئاتر سرمایه گذاری کنند. دولت هم گرفتاری های دیگری دارد و به فکر چیزهای دیگری است؛ چیزهایی که لزوما با فرهنگ و هنر سروکار ندارد.
جعفری خاطرنشان کرد: این در حالی است که دولت هرکاری که بخواهد انجام دهد باید فرهنگسازی کند؛ شما برای جنایت هم باید مقدمات فرهنگ جنایت را فراهم کنید. اگر بخواهیم درباره هستی و دنیا و گذشته ها، بزرگی خدا، بزرگی انسان حرف بزنیم باید مقدمه چینی بسیاری داشته باشیم. در نهایت همه چیز به این سمت می رود که برای اجرای یک نمایش باید اول حساب و کتاب سرمایه را داشته باشم و بعد فکر کنم که چه می خواهم بگویم و در این روند افسرده می شوم
قبلا سرمایهام تماما عشق بود؛ عشق به هنر، زیبایی، محتوای عالی و این که تو نوعی نگاه داشتی که می خواستی با دیگران تقسیمش کنی. امروز همه اینها را داری و پخته هم شده ای و می دانی چه می خواهی و باید چه بگویی و چگونه بگویی اما باید فکر کنی که آیا کار به لحاظ مادی شدنی است یا خیر؟
بازیگر نمایش مکبث (حسین فرخی ۱۳۸۱) ادامه داد: ما به فقر عادت کرده ایم چرا که همواره نوعی قناعت در زندگی ما هنرمندان وجود داشته است. کسی که با قناعت زندگی کند و روحیه قانعی داشته باشد سلطان و پادشاه است و هرگز برای امورات زندگی نیازمند نمی شود. برای گذران زندگی خیلی کارها می شود کرد مثلا تدریس کردن چنانچه در دانشگاه درس هم می دادم و البته آموزشگاهی را درست کرده بودم که تعطیل شد.
این هنرمند ادامه داد: کار ما عمل است. آفرینش هنری خودش خود را تعریف می کند و عملی است که باید اتفاق بیفتد. زیبایی را باید دید و شما هر مفهوم مجردی را باید به وضعیت عینی بدل کنید و خروجی آن باید مشاهده و لمس و شنیده و دیده شود. وقتی این اتفاق نیفتد چه کاری می شود کرد؟
بازیگر سریال تلویزیونی شمارش معکوس (محرم زینال زاده ۱۳۷۴) در پاسخ به این پرسش که طی چند سال گذشته آیا کاری کرده است گفت: بله شده است و یکی را انجام دادم. نقشی در شبکه مخفی زنان (افشین هاشمی ۱۴۰۱) داشتم که نقش پررنگی نبود اما خوب بود؛ در واقع حضورم در این سریال هم به این دلیل بود که دوستانم آنجا بودند و وقتی از من خواستند حضور یابم نتوانستم نه بگویم.
وی افزود: به لحاظ فیزیکی می توانم کار کنم اما به لحاظ روحی دوست ندارم بازی کنم، غصه می خورم، چرا که فکر می کنم روش ما در جایی غلط است و نوع برخورد ما با مقولات فرهنگی و هنری ایرادی دارد که دیگران از ما جلو می زنند. سینماهای ما یکی یکی تعطیل می شوند برای این که به آن رسیدگی نشده است. یادم هست زمانی فیلم به امارات می دادیم که در کپر با دوربین های پیش پا افتاده نمایش می دادند دستگاه های امروز ما همان است که آن زمان داشتیم اما در امارات هر ۶ ماه یکبار تمام سیستم فیلم عوض می شود، آنها پیشرفت کردند و ما متوقف شدیم.
بازیگر فیلم سینمایی بیخداحافظی (احمد امینی ۱۳۹۰) اظهار داشت: ترکیه سریال های ما را نشان می داد و امروز سریال هایش را در جهان نمایش می دهد.
جعفری یادآور شد: کارها، نقش و پولش خوب است اما سناریو ندارد. من اگر بخواهم بازی کنم باید بدانم که چه کنم. شخصیت راه و روش دارد و خلق کردن و به نمایش گذاشتن این شخصیت راه دارد. چرا اجازه داده میشود کسی فیلم بسازد آن هم در حالی که سناریواش آماده نیست اما به دیگرانی که سناریوشان آماده است اجازه نمی دهند فیلم بسازند؟
کارهایی که در تئاتر کارگردانی کرده ام حتی یک دانه نیست که دوستش نداشته باشم چون همه را با عشق انتخاب کرده ام
بازیگر فیلم تلویزیونی کیمیا (احسان صادقی ۱۳۹۲) در پاسخ به این پرسش که از میان کارهایش کدام را بیشتر دوست دارد بیان کرد: کارهایی که در تئاتر کارگردانی کرده ام حتی یک دانه نیست که دوستش نداشته باشم چون همه را با عشق انتخاب کرده ام و از سوفکل، آشیل، شکسپیر، آرتور میلر و یوجین اونیل تا نمایش نامه های ایرانی و یا چیزی که خودم می نوشتم و کار می کردم را با عشق انتخاب و کار می کردم و باور و فکر برایشان داشتم.
وی افزود: حرفه من بازیگری در سینما و بازی و کارگردانی تئاتر است و به همین دلایل کمتر سراغ تلویزیون می روم.
بازیگر مجموعه نیمهٔ پنهان ماه (مجید جعفری ۱۳۷۳) در توضیح آثار محبوب در کارنامه کاری خود بیان کرد: مرغ حق (حسین مختاری و مسعود فروتن ۱۳۶۵) اثری تلویزیونی و فیلم های سینمایی پرواز پنجم ژوئن (علیرضا سمیع نژاد ۱۳۶۸) و ساحره (داوود میرباقری ۱۳۷۶) آثاری بود که دوستشان داشتم. آنها هرکدام در زمان خودشان شاخص بودند و بارها و بارها نشان داده شدند. کارگردانی بازی نیمه پنهان ماه خیلی خوب بود چون یک فضای بسیار خوب برای کار بود و همه اهل کار و همه آدم های بزرگ، شاخص و برجسته ای بودند.
ارسال نظر